محل تبلیغات شما

تاريخ اجتماعي افشارهاي اوصانلوي زنجان

تاريخ اجتماعي افشارهاي اوصانلوي زنجان ـ دكتر محمد خالقي مقدم ـ ماهنامه فرهنگي ،اجتماعي بايرام ـ سال دوم ، شماره 17 ـ  اسفند  1387 ـ ص 5

 

یکی از شاخه های مهم ایل افشار ترک ایران، شاخۀ افشارهای اوصانلوست که یکی از طوایف عمده افشار استان زنجان به شمار می رفت. بخشی از این طایفه هم در منطقه خوار سمنان ( یعنی شمال گرمسار) زندگی می کردند. اصولاً در منطقه استان زنجان و نواحی مرکزی آن، دو شاخه عمده از افشارهای ترک ایرلو و افشارهای ترک اوصانلو به سر می بردند. مولف تاریخ عالم آرای عباسی» در جلد اول، صفحه 520 در واقعه درگیریهای میان  شاه عباس اول و ایل مهم افشار در دوره صفویه، ذکر می کند که شاه عباس امر نمودند و جمعی را بر سر ایل اصانلو و ایرلوی افشار فرستادند و غارت و تاراج کردند.بررسی های تاریخی نشان می دهد که شاخه اوصانلوی زنجان بیشتر در دهات غرب سلطانیه و تا محدودۀ رودخانه سجاسرود و . زندگی می کردند و بعدا تعدادی هم به منطقه اطراف قیزیل اوزن و اوریاد رفتند و تعدادی نیز در شهر زنجان ساکن شده بودند. بعد از مرگ نادرشاه جنگ خشن مابین دو دسته طوایف افشار ایران که پایه گذار این دولت بودند، به سرکردگی عادلشاه افشار و ابراهیم خان افشار( برادرش) که خواهان انتقام خون نادر از عادل شاه بود، در منطقه و حوزه دهات آنان اتفاق افتاد که مابین زنجان و سلطانیه قرار داشت و در ناحیه ای به سمان ارخی» اتفاق افتاد و به جنگ سمان ارخی» در کتابهای مختلف اشاره شده است. از جمله در صفحه 27 کتاب مجمل السلطانیه» و یا ص 16 کتاب شرح حال رجال ایران و یا  ص 426 کتاب اکسیرالتواریخ و یا  کتابهای دیگر.در حومه سلطانیه، از تیره های مختلف اوصانلوی افشار زنجان می توان از تیره های ساریجالو، بزغشلو و یعقوبلو ( در روستای گؤزلدره ) و تیره مهر لو ( در آباده بناب) و تیره پناهلوها ( در روستای ذاکر ) و تیره های سلمانلو و غیره را می توان نام برد.بعد از مرگ نادر در منطقه زنجان، عموما خوانین افشارهای ایرلو حکومت می کردند که در ارتش نادر صاحب منصب بودند و از جمله موسی خان افشار ایرلو که سرپرست نگهبانان نادر و قاتل او بود و یا برادرش امیر گونه خان ایرلو بود که در دوره زندیه قدرت زیادی داشت و یا در دوره کریم خان زند ذولفقارخان افشار ایرلو و علی خان افشار ایرلو بودند که به قدرت رسیدند و با سرکوب آنان به وسیله دولت های زندیه و قاجاریه، در دوره قدرت آقامحمد خان قدرت خانهاى ايرلوي افشار در زنجان به پايان رسيد و سپس عبدالله خان افشار اوصانلو به وسيله آقا محمد خان قاجار سردسته اقوام عشاير منطقه خمسه گرديد. كتاب احسن التواريخ ( تاريخ محمدي) در سال 1212 هجري، در صفحه 306 ذكر مى كند كه چگونه عبدالله خان افشار اوصانلو حاكم خمسه با گروهي از سمت طارم به ياري آقا محمد خان و به طرف شمال مي رود و يا در صفحه 266 كتاب مزبور آمده است كه وقتی آقامحمدخان به سلطانيه آمد؛ چون آن حضرت به شكار ميل بسيار داشتند، از خمسه، عبدالله خان خمسه اي ( سردسته اوصانلوها ) با پنج هزار كس از كسان ركابي را مآمور ساختند كه از سامان زنجان، شكارها به جرگه سلطانيه گرد آورند و مآمورين معمول و شكار بسيار از هر نوع در چمن سلطانيه مجتمع و صيد فرمودند. همچنین در صفحه 240 كتاب مزبور می خوانیم كه چگونه آقا محمد خان قاجار در سال 1207 هجرى، عبدالله خان اوصانلو – حاكم خمسه – و على همت خان كليايى و عسگرخان افشار اورومى را كه سركردگان جيوش ركابى بودند از اصفهان به آذربايجان مآمور ساختند. در صفحه 65 كتاب دارالعرفان خمسه » نيز آمده است كه چگونه آقا محمد خان قاجار  بعد از آنكه علي خان افشار ايرلوي خمسه را كه به مخالفت با او پرداخته بود با حيله و نيرنگ كور مي كند و سپس قدرت را از ايل افشار ايرلو گرفته و عاليجاه عبدالله خان اوصانلو را به حكومت محال خمسه می فرستد و حسب الحكم خاقان فريدون اقتدار وارد دارالعرفان خمسه شده و در آن محال به كامرانى حكومت كرده و حاكم بالكل محال خمسه شد.  همان کتاب در صفحه 66  ذكر مى كند كه چگونه عاليجاه عبدالله خان اوصانلو كه حاكم خمسه شده بود؛ زرگرباشى از اويماق ( يعني ايل) مقدم را از نديمان خود كرده و بعلاوه در زنجان به كرت بندى قنوات و كاريزهاي بلده زنجان اقدام کرده تا  ميرابان آن را نظافت كرده و عارى از كثافت كردند و عمارتى نو در آن مواضع فرمودند و بر زنجانچايى » كه همان زنجان رود باشد؛ بند آبهايى مستحكم ساختند و ديگر آنكه قدغن(یعنی دستور) فرمودند؛ پلى بر روى آن نهر در غايت استحكام ساخته و پرداخته شود و بعلاوه جهت اهالى محله هاى پايين زنجان و محله ديوانگان و محله حسينيه زنجان، جويهاى باريك از آب رودخانه كشاندند و در خانه هاى خويش چاههايى حفر كردند و خوانين اوصانلو را در محلات شهر روزانه و شبانه به سرپرستى نشاند. نویسنده در صفحه 67 كتاب دارالعرفان همچنین ذكر مى كند که چگونه وقتى آقامحمد خان به سلطانيه آمد و اين خبر به عاليجاه عبدالله خان مذكور رسيد با معدودى از ملازمان روانه خيام گردون احتشام شده و قدغن فرمودند تا غلامان و نوكران مسكون در بلده زنجان، شهر را آذين بندي كرده و شيشه نبات و بساط چراغانى به وجوه احسن و اكمل به عمل آوردند و سپس مدتي بعد هر دو از دروازه قزوين - زنجان وارد شهر شده و استقبال از آقامحمد خان به عمل آمد. صفحه 68 كتاب مزبور اضافه مى كند؛ بعد از آنكه آقامحمدخان روانه تهران شد، عبدالله خان اوصانلو به جانب شهر زنجان انتهاض فرموده و جهت آنكه راه و طريق خوانين سلف را احياء فرمايد؛ حسب الامر پادشاه فريدون اقتدار، همت بر عمارت بازار بلده كرد. اين امر نشان مي دهد شكل گيري بازار جديد زنجان در دوره آقامحمدخان و در سال 1207 هجرى به وسيله عبدالله خان اوصانلو شروع شده بود و بعد از او در سالهاي مابين 1224 الى 1243 هجرى توسط عبدالله ميرزا قاجار تكميل شده است و بعلاوه كتاب مزبور ذكر مى كند كه چگونه عبدالله خان اوصانلو در كويها و اسواق شهر زنجان افرادى را معين كرد تا داد و ستد را كنترل كنند و مانع احتكار شوند و بعد از مرگ آقامحمدخان، عبدالله خان افشار اوصانلو نظير خوانين سابق افشار زنجان براى احياى دوباره دولت افشاريه سابق ادعاى سلطنت كرد. كتاب رستم التواريخ ( صفحه 425 ) به اين امر اشاره دارد و يا در صفحات 123 و 277 و 352 كتاب منتظم ناصرى و يا در صفحه 98 كتاب ناسخ التواريخ به وى اشاره شده است و احتمالاَ بعد از كور شدن عبدالله خان اوصانلوى افشار زنجان به دست شاه قاجاريه، نيابت حكومت خود را در محال خمسه به محمد سليم قاراسانلو داده بود و به قول صفحه 71 كتاب دارالعرفان خمسه، عبدالله خان افشار اوصانلو در سال 1216 هجرى ( چند سال بعد از آقامحمد خان) به عالم آخرت ارتحال فرمود و ذكرى از آن والاه جاه نشد و بقيه طوايف اوصانلو متفرق شده و در كرانه هاي رود قزل اوزن و اورياد پراكنده شدند و بعلاوه صفحه 273 كتاب تاريخ جنگ هاي ايران و روس ذكر مي كند كه چگونه در دوره فتحعلي شاه، طايفه افشارهاي اوصانلوى زنجان در جنگ ايران و روس شركت داشتند و بعلاوه در دوره ناصرالدين شاه هم در صفحه 1527 كتاب رومه خاطرات عين السلطنه ذكر مى كند در سال 1319 که نويسنده مزبور وقتي از دهات منطقه سجاسرود در جنوب سلطانيه مي گذشت و در محدوده دهات جوزك و خان تيمور، قاسم خان اوصانلو و محمد خان اوصانلو در آنجا به استقبال او آمدند و بعلاوه كتاب مرآت بلدان ذكر مي كند كه چگونه ناصرالدين شاه از 250 سوار اوصانلوى خمسه كه اسب همه را داغ كرده بودند و جمعي آن را مواجب داده بودند، در كمال خوبى سان ديدند و نيز كتاب منتظم ناصرى در صفحه 521 جلد اول خود از جماعت شاهسونهاي افشار اوصانلوى زنجان و عزيزالله خان صارم الملك سرتيب دوم آنها و حاجى لطف الله خان اوصانلو سرتيب سوم آنها ذكر به ميان مي آورد.

صفحه 522 جلد اول كتاب منتظم ناصرى از حاجى جعفر قلي خان كه سرهنگي جماعت اوصانلو را در ابواب جمعي امين السلطان در زنجان برعهده داشت، ياد مي كند و يا صفحه 2091 جلد دوم منتظم ناصري و صفحه 553 جلد يك منتظم ناصري و صفحه 1245 جلد سوم اين كتاب و نيز صفحه 520 جلد اول همين كتاب از حسن خان اوصانلو كه از سركردگان افشار اوصانلو بودند نام مي برد. همچنین صفحه 553 كتاب زندگاني من » از بيان الدوله اوصانلوها ( در اين دوره تاريخى قاجاريه ) ياد مي كند كه شورش بر عليه دولت كرده بودند و براى برگشتن به سمت طرفداران دولت، شرايطي بالمره مشخص كرده بودند. در صفحه 88 كتاب خاطرات و اسناد حسين قلي خان از ميرزا هاشم خان افشار اوصانلو در زنجان نام برده می شود و در اين باره مي نويسد: خالصه اى كه در حساب عين السلطنه است در تصرف ميرزاهاشم خان تفنگدار اوصانلو بود و از نقد و جنس هر چه وصول شده بود، خورده و براى عين السلطنه حساب تراشي كرده بود و ديگر آبادى در خالصجات ( دولتى ) باقى نگداشته بود.

از آخرين سران ايل افشار مي توان از برخى خوانين كوچك آنان نام برد كه در دوره فرقه دموكرات در زنجان در مقابل قدرت ذوالفقاريها به فرقه دموكرات پيوسته بودند كه در كتابهاي تاريخي فرقه دموكرات به اسامى بعضى از آنها اشاره شده است. از آخرين بقاياى خوانين اوصانلوى افشار در زنجان، امير اشجع بود كه در محدوده محله سرچشمه زنجان زندگي مى كرد و قسمتى ديگر از طايفه افشار اوصانلو همان طورى كه ذكر كرديم در منطقه خوار سمنان زندگي مي كردند كه امروزه آنجا را شهرستان گرمسار مي گويند. نویسنده كتاب نگاهي به گرمسار» در صفحات 374 - 377 از آنان در دوره مشروطيت و دو دسته شدنشان بر اثر پديده مشروطيت ياد مي كند. در دوره ناصرالدين شاه سر دسته افشارهاي اوصانلوي منطقه خوار، سيف الله خان اوصانلو بود و كتاب مطلع الشمس نيز به او اشاره دارد که جعفرخان افشار اوصانلو از فرزندان او به حساب مى آمد که بعد از پديده مشروطيت و در دوره محمدعلي شاه برخى از افراد افشار منطقه خوار به طرفداري از او پرداختند؛ نظير رشيد السلطان اوصانلو كه به طرفدارى از شاه در مقابل مشروطه خواهان پرداخت و برعكس پسر عم او آق خان اوصانلو هم به طرفداري از مشروطيت به مقابله او پرداخت و بين دو دسته آنان درگيريهايى به وجود آمد. اين شاخه از افشارهاي اوصانلو امروزه در منطقه خوار و فرحرود و قازان چايى از توابع

( دو بلوك ) فيروزكوه و برخى از دهات  نظير وشتان و برخى ديگر در دهات دره حبله رود و كبوتر دره و بن كوه و و دهات ور و قريه ارجمند و دواب و علي آباد و برخى نيز تا محدوده هاى نزديك پيشواى ورامين زندگي مي كنند.

تذكر: ( رعايت حقوق مولف و نشريه بایرام اام قانونى و شرعى است)

 

بلوک گندزلو و خُران

شرح حالی از طایفه ی گندزلوها براساس بعضی ازسفرنامه ها

اصل و نسب افشارها

خان ,افشار ,اوصانلو ,زنجان ,كه ,صفحه ,عبدالله خان ,خان اوصانلو ,در صفحه ,در دوره ,خان افشار ,كتاب منتظم ناصرى ,اجتماعي افشارهاي اوصانلوي ,تاريخ اجتماعي افشارهاي ,افشارهاي اوصانلوي زنجان

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پرندههای جالب و خفن